متقاهدسازی قسمت چهارم
آیا می دانستید ما انسانها هر تصمیمی که می گیریم براساس احساساتمان است و برای اینکه به خودمان بقبولانیم که این تصمیمم عالی است چند دلیل منطقی در کنار این احساساتمان قرار می دهیم و آن وقت می شود یک تصمیم منطقی و عالی!!!!!
پس کاملاً مشخص است که در تصمیمات ما اول احساس بعد منطق و عقل نفش مهمی دارند .
در دوره های فن بیان و سخنرانی که برگزار می کنم در بخش متقاعدسازی خوراک های مربوط به این بخش را توضیح می دهم و اگر دوست داشتید بیشتر بدانید لطفاً لطفاً با شماره 09136243285 جهت شرکت در این دوره تماس بگیرید البته در این دوره به چهار دسته از افراد اشاره کردم که تقریباً احساسات در متقاعد کردنشان نقشی ندارند و باید از روش های دیگری متقاعد کنیم.
اما با این حال در اکثر افراد احساسات نقش مهمی برای متقاعدسازی ایفا می کنند پس به سه گام زیر توجه کنید:
بحث مورد نظرتان را بررسی کنید و ببینید چگونه می توانید پای احساسات را وسط بکشید.
با چاشنی های کلامی احساسات افراد را برانگیزید شاید بپرسید چاشنی های کلامی چیستند؟ در این مورد کاملاً
در دوره هایم توضیح دادم اما از قدرتمندترین چاشنی های کلامی که می توانید استفاده کنید داستان، تصاویر مرتبط با موضوع مورد بحث، وسؤال اینها جزوِ قدرتمندترین چاشنی های کلامی هستند که می توانید برای متقاعدسازی از آنها استفاده کنید .
وقتی احساسات مخاطب تان برانگیخته شد از دلایل منطقی استفاده کنید تا مخاطب تان به خود بقبولاند دارد منطقی تصمیم می گیرد نه احساسی که در این قسمت می توانید از آمار و اطلاعات کمک بگیرید چون این دو جزوِ خوراک های نیم کره چپ که همان نیم کره منطق است.
کلاً وقتی در مذاکره قرار می گیریم سعی می کنیم که نقاط ضعف یکدیگر را پیدا کنیم که بعد بتوانیم از آن نقطه ضعف در یک بخشی از مذاکره استفاده کنند و احساسات ما را جریحه دار کنند پس ما در این حالت مجبوریم حالت تدافعی به خود بگیریم پس در متقاعدسازی نمی توانیم موفق عمل کنیم حالا سؤالی که ممکن است پیش بیایید این است که چگونه می توانیم کاری کنیم که دیگران انرژی شان را صرف پیدا کردن نقاظ ضعف ما یا نقاظ ضعف موضوع مطرح شده نکنند؟؟
توجه………………..توجه……………………توجه
هرگز اجازه ندهید تا مخاطب تان نقاط ضعف را ببیند بلکه شما خود باید پیش دستی کند و نقاط ضعف تان و نقاط ضعف مورد موضوع بحث تان را بیان کنید اینگونه با گفتن جنبه های منفی پیشنهادتان را مطرح می کنید اینگونه با یک تیر دو نشان می زنید چون با اینکار اولاً مخاطب نقطه ضعف بزرگتر را نمی بیند دوماً ذهن او را روی موضوع مورد بحث تان متمرکز می کنید و به ایشان نشان دهید که با وجود نقطه ضعف ها چه نقاط قوت فوق العده ای دارید ضمناً راه حل هایی برای رفع این نقطه ضعف ها داشته باشید.
در اینجا می خواهم به نکته بسیار خوبی در خصوص متقاعدسازی اشاره کنم ولی قبل از آن به این مثال خوب دقت نمایید:
در جنگ ایران و عراق که 8 سال بطول انجامید با اینکه کشورهای زیادی از عراق حمایت می کردند نتوانست حتی یک وجب از خاک ایران را تصرف کند چرا؟
چون همه آحاد ملت دست به دست هم دادند و با هر قومیتی و ملیتی یا قومیتی و با هر اعتقادی که در ایران زندگی می کردند از خاک این سرزمین دفاع کردند چون پی به وجود دشمن مشترک بردند و دانستند که با یک دشمن مشترک روبه رو هستند وجود این دشمن مشترک بود که باعث شد تمام اختلافات دیروزشان را کنار بگذارند و احساس همدلی و اتحاد را در بین خودشان افزایش دهند پس در متقاعد سازی هم شما می توانید از همین دشمن مشترک استفاده کنید که بسیار اثربخش خواهد بود چون باعث می شود اختلافات موجود از بین برود و احساس نزدیکی بین ما و مخاطب مان ایجاد شود در نتیجه متقاعدسازی موفق تر انجام می شود چون مخاطب ناخودآگاه گفته های شما را می پذیرد.
دشمن مشترک چیست؟ مثلاً در بحث کا رقبا دشمنان مشترک هستند
یا مثلاً موضوعی که بیشتر تولید کنندگان با آن رو به رو هستند مثل افزایش قیمت مواد اولیه، تحریم……
ذهن ما انسانها به گونه ای است که از فکر و ایده های جدید استقبال نمی کند چون از تغییر عادت هایشان می ترسند ما همه از ریسک کردن می ترسیم پس باید طوری با مخاطب مان صحبت کنیم که متوجه شود قرار نیست ریسک کند در اینجور مواقع اگر از داستان شخصی یا داستانی که دیگران برایتان تعریف کرده اند استفاده کنید که مرتبط با موضوع تان هم باشد در متقاعدسازی می تواند به شما کمک کند چون شخص احساس می کند که دیگران هم با قبول شرایط مشابه موفق شده اند قطعاً آنها نیز می توانند موفق شوند.
ترس یکی از حس های مهم زندگی مان هستند که متاسفانه در تمام عرصه های زندگی مان وارد شده است چون قرار بوده ترس فقط در یک جا باشد و کارش فقط یک چیز بوده است و آن هم حفظ جان اما در کمال ناباوری وارد تمام عرصه های زندگی مان شده است خلاصه اینکه ما از ترس برای متقاعدسازی افراد می توانیم استفاده کنیم چگونه؟
اگر حس ترس به همراه دستور مشخصی همراه باشد کارش را به درستی انجام می دهد
مثلاً شخصی که فقط کارش بخور و بخواب است و هر روز به وزنش اضافه شده است و اصلاً تحرکی ندارد می توانید بگویید روزی را تصور کن که بر اثر سکته قلبی روی تخت بیمارستان هستید و همه اطرافیانتان ناراحت و نگران از وضع موجودند و تو در آن لحظه دارید فکر می کنید که خدای من همسر و فرزندانم بعداز مرگ من چه خواهند کرد پس از همین امروز تصمیم بگیر که روزی حداقل نیم ساعت پیاده روی کنید و کم کم رژیم غذایی تان را نیز رعایت کنید در ابتدا شخص را ترساندید بعد پیشنهادتان که همان دستور مشخص است را گفتید.
یکی از قوی ترین حس هایی که در متقاعدسازی می تواند به ما کمک کند حس خوب شنوایی است در مورد شنونده خوب بودن در فصل اول توضیحاتی دادم اما در اینجا توضیحاتم را تکمیل می کنم:
با گوش دادن فعال و خوب می توانید با احساسات طرف مقابل تان نیز همراه شوید یعنی جایی که او دارد با هیجان مطلبی را بیان می کند شما هم هیجان زده شوید چون مخاطب ما نیاز دارد که شما احساس او را درک کنید و با همدردی نمائید.
در هنگام صحبت با او سعی نکنید عقاید او را رد کنید
اگر در جایی از صحبت مخاطب تان دلچسب بود احساس مثبت خود را به روز دهید پس سعی کنید واقعاً شنونده خوبی باشید
یک شنونده خوب هرگز وسط حرف مخاطب نمی پرد
یک شنونده خوب هرگز مخاطبش را سرزنش نمی کند
یک شنونده خوب هرگز تظاهر به گوش دادن نمی کند که این بدترین موقعیت ممکن است
یک شنونده خوب در هنگام صحبت به مخاطبش نگاه می کند چون ارتباط چشمی یعنی توجه
یک شنونده خوب هرگز سؤالات مخاطب را بی پاسخ نمی گذارد
اگر شنونده خوبی باشید در متقاعدسازی افراد موفق تر عمل خواهید کرد.
برای مشاهده صفحه رسمی اینستاگرام استاد فاطمه بهرامی مدرس فن بیان و سخنرانی کلیک کنید.
مطالب پیشنهادی:
5 راه برای تقویت احساس ارزشمندی
افکار منفی را چگونه از خود دور کنیم
7گام مهم حفظ ثانیه های طلایی در متقاعدسازی