تحقیق کادی نشان می دهد در برخورد اول، اعتماد مهم ترین عامل است. به بیان دیگر برای آن که بتوانید توانایی خود را نشان دهید، ابتدا می بایست دیگران به شما اعتماد کنند. اگر اعتمادی در میان نباشد، دیگران توانایی شما را به عنوان نکته ای منفی در نظر خواهند گرفت. همان گونه که کادی می گوید: فرد قابل اعتمادی که توانمند هم هست موجب تحسین دیگران می شود، اما توانایی های شما تنها زمانی از یک تهدید به یک نکته ی مثبت تبدیل می شوند که میان شما و فرد مورد نظر اعتمادی به وجود آمده باشد.
این نکته را به خاطر بسپارید که تنها چند ثانیه طول می کشد تا شما در برخورد اول حس خوب یا منفی را به افراد انتقال دهید. تحقیقات نشان می دهند که تغییر دادن میزان تأثیر در اولین برخورد به همین راحتی نیست. در این راستا یکی از دوستانم می گفت که زمانی که در جلسه اول درسی از دروس دانشگاهش وقتی با چند دقیقه تاخیر وارد کلاس شده بود، استاد مربوطه چنان برخورد بدی با او داشته که او تا آخر ترم نسبت به آن درس و استادش حس بسیار منفی داشت.
این همه درباره تاثیر چند ثانیه اول در ارتباط صحبت کردیم که برسیم به اهمیت نحوه احوالپرسی خوب در ارتباطات و حتی در سخنرانی ها. یکی از موارد مهم در احوالپرسی خوب، فن بیان خوب است
وقتی که به احوالپرسی افراد مختلف دقت می کنیم، متوجه می شویم که سبک احوالپرسی افراد بسیار متفاوت است. به عنوان مثال برخی از افراد صحبت کردن به طور رسمی و لفظ قلم حرف زدن را ترجیح می دهند. برخی بسیار راحت و بدون آداب خاصی ارتباط کلامی برقرار می کنند و برخی با توجه به مخاطب و فضای ارتباطی بین شان صحبت می کنند.
این که کدام یک از این سبک ها بهتر است، دقیقاً بستگی به مخاطب و ارتباط ما با آن ها دارد. به عنوان مثال، زمانی که من با دختر عموی صمیمی خودم احوالپرسی می کنم، در مقابل با احوالپرسی با مدیر یک مجموعه می تواند کاملا متفاوت باشد.
گاهی وقت ها مثلا فردی با من تماس می گیرد، ناخودآگاه به نحوه احولپرسی آن ها توجه می کنم. نکاتی که در این احوالپرسی ها وجود دارد را برای شما عزیزان یادآور می شوم. اگر قلم و کاغذ کنارتان هست حتماً این نکات را برای خودتان یادداشت کنید تا جلوی چشمتان باشد.
بعضی از افراد پشت سر هم کلمات و عباراتی را می گویند و اصلاً برایشان مهم نیست شخص مقابل متوجه شد؟ جواب داد یا نه؟ فقط می گویند و می گذرند. مثلا چند وقت پیش با دوستی احوالپرسی می کردم گفت مامان خوبه بابا خوبه ..خودت خوبی. بعد بدون آن که من جواب بدهم، صحبت خود را ادامه داد. پس در احوالپرسی عجله نکنید.شمرده شمرده صحبت کنید و منتظر پاسخ طرف مقابل بمانید.
نباید بعدی در احوالپرسی این است که در ابتدای ملاقات شروع به گله گزاری و شکایت کردن کنیم. به عنوان مثال: این هم شد زندگی؟ هرچی درمیاریم باید خرج هزینه ها کنیم. از زندگی خسته شدم همش کار، کار و کار. شما هم اینطوری هستید ؟ یا مثال دیگر: بابا مهندس، دکتر، ما رو هم تحویل بگیر. چی میشه گوشه چشمی به ما هم داشته باشی. نه تماسی نه پیامکی و… واقعیت این است که یا شخص به یاد شما بوده یا نه. این نکته را بدانید که نمی شود به زور افراد را در پی خود کنیم. پس توقع خود را در شروع احوالپرسی کم کنید تا حس منفی به مخاطب خود القا نکنید.
نباید بعدی این است که زمانی که حال ما را میپرسند از عباراتی با بار منفی استفاده نکنیم، عباراتی مانند: هی بدک نیستم، میگذره، قسمت نبوده و یکسری عبارات منفی دیگر.
نباید بعدی مربوط به احوالپرسی های رسمی و مهم تر است. به هیچ عنوان در این ارتباطات رسمی بدون آمادگی لازم سراغ احوالپرسی بی تمرین نروید. در اینجا تمرین آینه بسیار به شما کمک می کند. فرض کنید مکالمه مهمی در جریان است. من بدون آمادگی لازم اگر در جلسه حاضر شوم خب مسلما نمی توانم گفتگو را خوب جلو ببرم. بنابراین قبل از قرار گرفتن در این موقعیت ها حتما یک مکالمه خیالی یا واقعی با یک شخص دیگر امتحان کنید.
پس به یاد داشته باشید که از قبل به نحوه احوالپرسی خود فکر کنید. ایدهها، جملات، کلمات خوبی که به ذهنتان میرسد، یا از افراد دیگر میشنوید و به نظرتان جالب هست را یاداشت کنید و در گفتگوها از آن استفاده بکنید.