بسیاری از سخنرانیها دارای عناصری از هر دو نوع سخنرانی آموزنده و ترغیبکننده هستند. وقتی سخنران میان نوشتن یک سخنرانی آموزنده و یک سخنرانی ترغیبکننده انتخاب میکند، باید هدف سخنرانیاش را در نظر بگیرد. آیا میخواهد اطلاعاتی دربارهی موضوع، رویداد یا شیئی خاص مطرح کند؟ یا میخواهد مخاطب را متقاعد کند تا باوری مشخص یا نگرشی را دربارهی یک رویداد، موضوع یا شیء بپذیرد؟ تمرکز قضیه یا بحث اصلی سخنرانی اغلب نشان میدهد که سخنرانی اساسا آموزنده است یا متقاعدکننده. با این حال، فراموش نکنید که برخی سخنرانیها ترکیبی از هر دو نوع سخنرانی هستند.
سخنرانیهای آموزنده دانشی دربارهی رویداد، فرایند، شیء یا مفهومی خاص توصیف میکنند. هدف یک سخنرانی آموزنده این است که مخاطب این دانش را کاملا درک کند. سخنرانیهای ترغیبکننده، آن دسته از سخنرانیها هستند که میکوشند مخاطب را در باور یا احساسی مشترک دربارهی یک رویداد، فرایند، شیء یا مفهوم مشخص شریک کنند. این تفاوت، دقیق و در عین حال بزرگ است.
برای نمونه، موضوعی مانند حق انتخاب برای باروری را تصور کنید که میتواند در هر دو دسته جا بگیرد. یک سخنرانی آموزنده شاید تاریخچهی حق انتخاب برای باروری را در آمریکا دنبال کند؛ درحالیکه یک سخنرانی ترغیبکننده شاید به نقاط مثبت و منفی آن بپردازد یا اینکه چطور برخی گروهها احساس میکنند که حق انتخاب برای باروری در معرض تهدید است. در مورد دوم، بهرهگیری از مثالهایی تاریخی خاص شاید آن بحث را تقویت کند. چنانکه در بالا اشاره شد، سخنرانیهای ترغیبکننده ذاتا آموزنده هستند؛
اما شاید همهی سخنرانیهای آموزنده متقاعدکننده نباشند.
فهم کامل هدفِ آموزندگی یا ترغیبکنندگی یک سخنرانی به سخنران کمک خواهد کرد تا مشخص کند که از چه تکنیکهایی برای رسیدن به هدف خود بهره بگیرد. اگر هدف صرفا ارائهی اطلاعات باشد، پس سخنرانی کمتر بر پتوس متکی است و بیشتر به شواهد، دادههای آماری یا نمودارها و اشکال وابسته است. اگر هدف این است که مخاطب، باور یا احساسی خاص نسبت به موضوع پیدا کند، پس سخنران باید شواهد و دادههای معینی را با متوسلشدن به احساسات شکل دهد تا مخاطب را بهسوی دیدگاه مطلوب خود هدایت کند.
هنگام نگارش یک سخنرانی، مخاطبی را که میخواهید برای او سخنرانی کنید، در نظر بگیرید؛ هرگز اهمیت شناخت مخاطب را دستکم نگیرید. برای نمونه، هنگام یک سخنرانی آموزنده، سخنران باید نه تنها متوجه آشنایی مخاطب با عبارات فنی باشد، بلکه باید بداند که از چه نوع پتوسی میخواهد بهره بگیرد. برخی مخاطبان با متوسلشدن به احساساتی مشخص واکنش نشان میدهند؛ درحالیکه اگر این توسل به احساس نامناسب باشد، بقیه شاید اشتیاقشان را نسبت به سخنران از دست بدهند. بنابراین، همیشه ویژگیهای مخاطبتان –سن، شغل، باورها، انگیزه– را در نظر بگیرید و سپس از این ویژگیها استفاده کنید تا محتوای سخنرانی خود را شکل دهید.
سخنرانی وضعیت کشور آمریکا (State of the Union) نمونهی خوبی از یک سخنرانی با عناصر مشترک سخنرانیهای آموزنده و ترغیبکننده است. در این سخنرانی، رئیسجمهور ایالات متحدهی آمریکا باید اعضای کنگره را از وضعیت کشور آگاه کند. بنابراین، به طور معمول، سخنانش شامل اطلاعاتی مشخص (برای نمونه، تعداد مشاغلِ ایجادشده در یک مدتزمان معین) میشود.
با این حال، سخنرانی وضعیت کشور آمریکا همچنین دارای پتوسهای سنگینی است که قصدشان برانگیختن احساس اعتماد شهروندان نسبت به نحوهی ادارهی کشور توسط رئیسجمهور و نیز امید به آینده است. رئيسجمهور از دادهها بهره میگیرد و به احساسات متوسل میشود تا پیامش را به مردم آمریکا برساند. این سخنرانی خاص نشان میدهد که سخنرانی میتواند ترکیبی از ویژگیهای هر دو نوع سخنرانی آموزنده و ترغیبکننده باشد.
برای مشاهده صفحه رسمی اینستاگرام استاد فاطمه بهرامی مدرس فن بیان و سخنرانی کلیک کنید.
آموزش فن بیان و سخنرانی در کرمان
کلام نافذ داشته باشید موفق تر خواهید بود؟
نقش زبان بدن در داشتن یک سخنرانی حرفه ای
نحوهی گفتار خود را تغییر دهید